انتشار دو عکس زیبا فقط به خاطر مخاطبین
یکی از هم محلی های عزیزم نظر داده بود که سایت را از حال و هوای سیاسی خارج کنیم چشم همین کار را همین امروز انجام می دهم و دو عکس ناب از خوانسار برایتان منتشر می کنیم.
یکی از هم محلی های عزیزم نظر داده بود که سایت را از حال و هوای سیاسی خارج کنیم چشم همین کار را همین امروز انجام می دهم و دو عکس ناب از خوانسار برایتان منتشر می کنیم.
اگه ممکنه عکس دایی اسماعیل رابذارید تاماهم ببینیم حتماًخیلی قیافه ی خفنی داره دمش گرم
ازقدیم گفتند چوب معلم گله هرکی نخوره خله پس شما افتخارکنید که چوب دایی اسماعیل راخوردید وگرنه خل مس شدید. خودتان قضاوت کنید آن هایی هم که ترک تحصیل کردندبه درد مدرسه نمی خوردند وگرنه نباید بایک تنبیه فوراًشخص مدرسه راترک کند.
یادش نخیر جه کتکایی که از دایی اسماعیل می خوردیم و می خوردند به نظر من اگه آمار بگیرید از دهه های پنجاه وشصت اکثر دانش آموزای دایی اسماعیل یا ترک تحصیل کردند یا تو درس موفق نشدند انگشت شماری هستند که کمی درس خوندند اکثرا شغل آزاد دارند چون با کتکای دایی انگیزه مدرسه رفتن از بچه ها گرفته می شد چه چوبایی که از پشت مردشور خونه می شکست و بر سر و دست بچه ها خورد می کرد فقط خدا ازش بگذره
نمی دونم سن و سال شما قد می ده به اون روزهایی که سی چهل نفری می شدیم توی حیاط مدرسه شهیدمیرباقری چه زلزله گیری ها که در نمی آوردیم یادش بخیر میله والیبال وسط حیاط،دروازه های فوتبال این طرف و اون طرف، این قدر سروصدا میدادیم که سروصدای همسایه ها هم درمی اومد چقدر شیشه بنده خدا حاج حیدررو شکوندیم چقدر دعوا می کردیم.
راستی الان جوونهای محله کجاند؟؟؟؟؟؟؟؟؟
الان دیگه باید نگران همه ی جوونها باشیم.
کاش هرجا که باشند راه خیر و سعادت دنیا و آخرت براشون باشه
سلامی به گرمی آفتاب
آری اون سال ها را من هم به خاطر دارم.
دایی اسماعیل سعدی، حاج فضل الله عظیمی و ...
راست می گی چه دوران خوبی بود. امروز متاسفانه جوان ها به دلایل مختلف دیگه اون شادابی را ندارند. بیکاری، فقر و ... امان مردم به خصوص شهرهای کوچک را بریده است.
اتفاقا من هم از طریق کتاب خاک های نرم کوشک با شخصیت این شهید آشنا شدم این کتاب رو یکی از دوستانم هدیه داد بیشتر خاطراتش رو چندین بار تا الان خوندم
معلوم شد شما هم اهل قلم و اهل مطالعه اید موفق باشید
راستی نگفتید آدرس اون عکس رو درست دادم
سلام دست شما درد نکنه چه مناظر دلنشین و زیبایی: یکی از این مناظر فکر کنم نمای خوانساراز بلندی های جولان باشه چون خیلی روزهای تابستون به این منطقه برای تفریح میریم انشالله درست گفته باشم ولی اون یکی رو نمیدونم کجاست.
یه سوال از محضر شما داشتم کل پست های سایت رو یه نگاه انداختم به این نتیجه رسیدم یاد و خاطره ی شهدا برای شما خیلی مهمه؟ شما شهید بزرگوار شهید برونسی رو می شناسید؟نه محلیه نه خونساری؟ یه بنای ساده اهل مشهده؟ ازش چی می دونید؟
شهید برونسی در سال 1321 در روستای گلبوی کدکن تربت حیدریه بدنیا آمد. از سال 1321 تا 1359 از حوصله این پاسخ پیام خارجه.
با شروع جنگ به جبهه می رود و به دلیل لیاقت مسئولیت های مختلفی می گیرد. آری ایشون یک بنای ساده بوده.
قبل از عملیات خیبر فرمانده تیپ جواد الائمه می شود. با همین عنوان در عملیات بدر در تاریخ 23/12/1363 مرثیه شهادت را نجوا می کند
کتابی به نام خاک های نرم کوشک توسط سعید عاکف خاطرات دوستان رزمنده اوست اگر این کتاب را نخواندید حتماً آن را بخوانید چون خیلی آموزنده است.
خوانسار یک شهر ییلاقی است که در دامنه رشته کوه زاگرس واقع شده است.
این شهر دارای مناظر طبیعی و بکر فراوانی است که بسیار دیدنی است.
از شما دعوت می کنم به این شهر سفر کنید.
این شهر از طرف تهران به سمت اصفهان که بروید 45 کیلومتر بعد از شهر دلیجان از یک راه فرعی در سمت راست جاده جدا شده که ابتدا به گلپایگان و سپس به خوانسار می رود.
امسافت تهران تا خوانسار حدود 400 کیلومتر و مسافت اصفهان تا خوانسار 155 کیلومتر است.