یادی از خاطرات گذشته
دوست عزیزی با ارسال پیامی به شدت مرا تحت تاثیر قرار داد. از کوچه های محله پایتخت نوشته بود از خش و خش برگ ها در پاییز. یادش بخیر از اون کوچه ها چقدر بر روی برگ های زرد و نارنجی راه رفته ایم. مخصوصاً پاییز که مدارس بازگشایی می شد. به دلیل سردی هوا آتش روشن می کردیم و گردوهای تازه را وسط آتیش می گذاشتیم و پس از سرخ شدن با چه هیجانی می خوردیم. صدای پرنده ها که در پاییز خبر از سرد شدن هوا می داد را هرگز فراموش نمی کنم. معمولاً ورود به پاییز جدا از تغییر رنگ و ریزش برگ ها دو علامت دیگر هم داشت یکی قاصدک ها بودند که ما به آن ها می گفتیم " پاییز خبر کن " و یکی هم زنبور زرد ها که با ویز ویز کردن نشان ازسرد شدن هوا داشت. مادرم می گفت وقتی زنبورهای زرد زیاد هستند نشان دهنده شدت سرمای زمستان است. بگذریم دوران کودکی و نوجوانی بهترین دوران است. چند عکس از پاییز زیبای خوانسار تقدیمتان می کنم دوست دارم در این پست پیام های خود را اختصاص به خاطراتتان از دوران نوجوانی و جوانی اختصاص دهید.