شاهدان خوسار(خوانسار)

این سایت با هدف زنده نگاه داشتن یاد و خاطره دلاور مردان دفاع مقدس طراحی شده است.

شاهدان خوسار(خوانسار)

این سایت با هدف زنده نگاه داشتن یاد و خاطره دلاور مردان دفاع مقدس طراحی شده است.

شاهدان خوسار(خوانسار)
تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
آخرین نظرات
پیوندها

مردانی از جنس باران

يكشنبه, ۲۰ بهمن ۱۳۹۲، ۰۵:۱۶ ق.ظ

سلام بر  صاحبان واقعی چفیه های جا مانده از جنگ    سلام بر بدن های سوخته از آتش نیزارهای گر گرفته سواحل.

 سلام بر تن های زخمی افتاده در گل و لای جزیره ام الرصاص و آب های اروند که در بامداد فیروزه ای کربلای 4 تیر خلاص خوردند و مزد اخلاص گرفتند. 



شهید علی مقیمی


شهید محمود عزیزی


شهید حبیب اله صالحیان در عملیات کربلای 5 با شهید سید سعید میرباقری شیمیایی می شوند. شهید صالحیان به دلیل شدت شیمیایی به آلمان اعزام می شود و بعد از بهبودی نسبی به ایران بر می گردد. جالب است شهید میرباقری به دلیل جراحات کمتر اعزام نمی شود و چند روز بعد شهید میی شود. شهید صالحیان بعد از پایان جنگ در یک ماموریت به شهادت می رسد. 


شهید سید سعید میرباقری تک فرزند پسر خانواده

شهید جلال رنجبر

شهید سید علی ناشرالاحکام پیکر او چند سال بعد از شهادت به خوانسار بازگشت. 


شهید محمد حسین کاظمی دومین شهید خانواده


شهید اسداله سرپرست

نظرات  (۱۰)

۲۲ بهمن ۹۲ ، ۲۲:۲۹ پاتوق چهارباغی
سلام من هم نظر واژه بیدار رو تایید میکنم
پاسخ:
آزادی همینه شما آزادید.
۲۲ بهمن ۹۲ ، ۲۲:۲۷ پاتوق بچه های پایتخت خوانسار
سلام درود خدا برشهیدان اسلام وانقلاب ورهروان راستینش
کی گفته من خواهر هستم ؟چون شما منرا خوا خطاب کردید؟
پاسخ:
به نظر میاد شما خواهرید از شکل و شمایل وبلاگ اینگونه استباط می شه.
یاران چه غریبانه
رفتند و از این خانه ...
پاسخ:
ممنون
هم سوخته شمع ما

                            هم سوخته پروانه
سلام
وبلاگ واژه بیدار در پاسخ به پیام " فریاد زیر آب" در باره وبلاگ شما پاسخی داده و اتهاماتی به شما زده نمی خواهید جواب بدهید؟
پاسخ حریم حائر : خبر دارم و مدتهاست که این وبلاگ را مطالعه می کنم . متاسفانه برخی به اسم شهدا و دفاع مقدس اهداف و اغراض سیاسی شون رو مطرح می کنند یا بهتر است این طور بگویم برخی اهداف سیاسی و اغراض جناحی خود را با چاشنی شهدا و جبهه مطرح می کنند. و خدا بهتر می داند شهدا اگر امروز بودند فریادشان را بر سر همین دست افراد می زدند. 
امروز نگاه این افراد به نظر دغدغه مندانه نسبت به شهدا و جبهه است اما در لحظه امتحان ها و فتنه ها همین افراد می شوند حامی و یا ساکت ... چه بگویم که سینه پردرد است اما زبان الکن 
پاسخ:
ممنون 
دیده بودم و تو همون وبلاگ پاسخش را داده ام ولی منتشر نکرده. منتظرم اگه منتشر نکرد پاسخ مفصلی در یک پست بهش می دم. متاسفانه افرادی به دلیل بدآموزی مانند آب خوردن به دیگران انگ می زنند. خودشون را وارث شهدا می دونند. تفکر خودشون را عین حق می دونند و دیگران را ....

درود بر  همه شهیدان


یک  خاطره دارم از شهید  محمود عزیزی  من با این شهید  همسنگر بودیم  البته شش هفت نفر


از بچه های خونسار در ی سنگر ک سقف آن با الوار و خاک  پوشیده شده بود طوری که هنگام


خواندن نماز سر به الوار ها برخورد می کرد . داخل سنگر هم تعدادی پتو و ی پنگه  بود که به


وسیله ی موتور برق هرچند ساعت یکبار  روشن  می کردند.


   اجمالاً اینکه در شب آخر که شهید محمود عزیزی  با ما بود . قبل از فرارسیدن شب  لباس خود


را به وسیله پتوها اتوکرد  . پوتین های خود را چندین بار مرتب  واکس زد  نزدیک غروب خوب به


خاطر دارم .بالذتی تمام  مانند دامادی که می خواهد به حجله بــِره   آماده ومرتب به خودش و


دوستان عطر می زد . می خندید شادی می کرد می گفت : ( امشی آریسیو)


    نوار تیرهای مسلسل را بخود پیچیده بود . می گفت ( وَسژونو  با همینا کارژون ساختَو)


 خدا می داند آن شب در یکی از شبهای گرم تابستان چه آتیشی به پا کرد نیمه شب بود


سنگر از دود خمپاره و صدای توپ ها پر از گرد وخاک شده بود . این شهید آن شب باعث


نورانی شدن  منطقه ی فاو و نعل اسبی شده بود . خواب را از چشم همه گرفته بود


  نزدیک صبح  سر وصدا افتاد لحظاتی من به خواب رفتم . وقتی بیدار شدم  گفتم پس


محمود عزیزی  کو  ؟  دوستان گفتند بیا صبحانه بخور  گفتم مگر نمیاد شیف عوض کنه


گفتند محمود  رفت خونسار  گفنم ینی چه؟  گفتند :  ی زخم کوچولو  روسینش افتاده


رفت درمون کنه  ....   آری  محمود عزیزی به همین راحتی شهید شده بود.


وقتی  به خونسار اومدم که مراسم چهلم محمود عزیزی بود وقتی باچندتا دیگه از بچه ها


وارد مجلس شدم  مداح از بلندگوی  اعلام گرد  همرزهای محمود عزیزی  دارن وارد مجلس


میشند  . مجلس غرق  اندوه و ناله شد.  با خودم گفتم  چه شرمندهایی اومدند .


  حالا می بینم  که زود  دیر شد . آنها رفتند و بار سنگینی رو برای ما جا گذاشتند.


آری  ما عکس شهدا رو می بینیم  ولی عکس شهدا عمل می کنیم .


صافی و سادگی و صداقت و نزاریم  شهید بشه


صفا و یکرنگی و سعادت و نزاریم  شهید بشه 


ایمان و درستی ومحبت و نزاریم  شهید بشه


دوستی ورفاقت وارادت و نزاریم  شهید بشه


.........


و نزاریم  شهید بشه


 

پاسخ:
ممنون دوست عزیز من با اجازتون این خاطره را منتشر می کنم.
منتظر خاطره های بعدی شما هستیم.
۲۱ بهمن ۹۲ ، ۱۹:۳۷ مجید پایتختی
واقعاً چه عکس های نابی گذاشته اید. وجه مشترک این عکس ها را انسان خیلی خوب حس می کنه.
پاکی، صداقت، خوشرویی، متانت، ایمان، اخلاص، نورانیت و ... از وجوه مشترک عکس های شهداست.
پاسخ:
از پیام زیباتون متشکرم.
۲۱ بهمن ۹۲ ، ۱۴:۰۵ اسدالله اورعی
سلام رفیق
کربلای 4 بخاطر عدم رعایت یسری مسائل بد جوری اوضاعمونو بهم ریخت یه روزی اگه صلاح باشه به چند نکته از آن اشاره خواهم کرد میدونید که بیشترین گردانیکه تویه اون عملیات اسیب دید گردان ما بود (گردان امام حسین زیر نظر شهید باقری از لشگر امام حسین )اگر خوانسار هستید پیشنهاد میکنم با اقای حمید یزدانی کارمند جهاد تماسی برقرار کنید تا ایشان با آن حساسیتی که ازش در بیان کلام سراغ دارم ،لحظه ای  از نبرد را برایتان بگوید باور کنید من هرقت به هر مناسبتی که باشد  هیچ بلکه اگر هروز هم یکدیگر را ببینیم بعد از سلام نا خود آگاه بهم دیگه میگیم پسر قایق چی شد البته با  لهجه کاملا بیدهندی .ممنون جالب بود

پاسخ:
ممنون آقای اورعی از این که افتخار دادید و نظر دادید.
حتماً این کار را می کنم
۲۰ بهمن ۹۲ ، ۲۳:۱۲ عباس جنابی
سلام پاتخت عزیز
اومدن به وبلاگ شما و دیدن این عکسها یه حس خیلی خوب بهم میده و مدام بهم گوشزد میشه امنیت و آرامش امروزم رو مدیون چنین مردان بزرگی هستم...

درود بر شما، و درود بر تمام شهیدان ایران زمین، از سربازان و سپهداران کوروش بزرگ تا شهدای جنگ تحمیلی و شهدای هسته ای....
پاسخ:
و درود و سپاس بر شما که باعث دلگرمی ما هستید. 
چی که مین این عسگا هویداو خلوص و بی ریایی و صاف و آینه بودن این آدماو.خوش بحالژون. بینان این سید سعید عزیزی پاتختیو؟ نژتشناسان.
اگه خاطرات باژون وجود دارو،بواژدین یا حداقل دقیق معرفیژون بکردین تا هاما جی بژونشناسمین.  بعضی وقتا فقط یاد گذشته آدم سبک کرو.
پاسخ:
سید سعید میرباقری است  نه سید سعید عزیزی

محمود عزیزی و علی مقیمی پاتختی هنده.

ضمن سپاسگزاری از نظرات شما حتماً به مرور خاطرات وانویسمین.
سلام

http://www.tabnak.ir/fa/news/377294/
پاسخ:
ممنون

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی