شاهدان خوسار(خوانسار)

این سایت با هدف زنده نگاه داشتن یاد و خاطره دلاور مردان دفاع مقدس طراحی شده است.

شاهدان خوسار(خوانسار)

این سایت با هدف زنده نگاه داشتن یاد و خاطره دلاور مردان دفاع مقدس طراحی شده است.

شاهدان خوسار(خوانسار)
تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
آخرین نظرات
پیوندها

چند تصویر از خوانسار

دوشنبه, ۵ اسفند ۱۳۹۲، ۰۷:۱۵ ب.ظ

خدمتتان عرض کنم که چند پیام خصوصی دریافت کرده بودم و دوستان عزیزم خواسته بودند که مانند گذشته تصاویری از طبیعت خوانسار در کنار مطالب مربوط به دفاع مقدس منتشر کنیم. برای احترام به این بزرگواران این پست را به انتشار چند عکس از طبیعت زیبای خوانسار اختصاص می دهم.








قابل توجه بعضییا این عکس آخریه از پاتختو، زیر تپه تلویزیون(خیابون بالای شهرک بهار) 

عکس اولیه با این عکس آخریه چون سخت لود گنو کیسرم کرت.

نظرات  (۲۶)

بسیار عالی
میشه لطفاً بگید اون عکس زنگوله کجاست؟
خیلی برام آشناست همچین منظره ای 
پاسخ:
ممنون از اظهار لطفتون
یکی از باغات محله مالگاست.
گَرد بودم و غبار....



گفتی "موجود شو"



پس شدم



تو شرافتم دادی به نام انسان



شایسته ثواب و عِقابم کردی



اجازه دادی بخوانمت



و مرا خواندی به خود.....



میشنوم نجوایی از بند بند استخوانم :





بدان تنها زمانی "انسانی" که یقین کنی



هنوز،



همچنان،



همان غباری در پیشگاه الله
پاسخ:
ممنون

دوست عزیز بسیار سپاسگزارم
۰۹ اسفند ۹۲ ، ۱۹:۳۸ خـــُلـــِدستان

((( ****  پیشاپیش عـــــید شما مــــبارکباد*****))))
 

                           غــــــــزل

زعشق زنده شدم من درآسمـان غزل
                 بیاکه چاره ی بختم شده جهان غزل
 گذشتم از تن و جان یا پریدم از زندان
            دمی که زنده شدم جاودان به جان غزل
چنین زنده شـدن هم حکایتی دارد
                       زخاکیـان نرمیدم به خاکیان غزل
به آشیـانه نما ندم که آشیا نه بمـاند
                       بهارفصل غزل ایمن ازخزان غزل
تمام شرح ادب را دوان دوان خواندم
                      برای شرح حکایت بیان بیان غزل
چه سالهـاکه گرفتم به کنج تنهـایی
                  به کنج خلوت و عزلت ز بیکران غزل
زچشـم شور ببندم که دفتـر معجم
                  (وَاِن یَکادُ ) بخوانم  روان امان غزل
شنیدم  از دل شیدا بسی روایت کرد
              چو مرغ عاشق شیدا ترانه خوان غزل
زجویبار «طریقت» چشیدم آب حیات
              زعشق زنده شدم یا که جا ودان غزل

پاسخ:
ممنون حمید جون
۰۹ اسفند ۹۲ ، ۱۹:۱۳ خاطره ای از دیدار خاتمی با یک جانباز
گروه سیاسی: محمدعلی ابطحی خاطره‌ای از دیدار سیدمحمد خاتمی با یک جانباز شیمیایی که در آستانه شهادت بود، نقل کرده است.
ابطحی در این استاتوس فیس‌بوکی نوشت: «اواخر سال ۷۶ یک روز در وسط جلسه هیئت دولت، نامه‌ای از منشی‌ام به صورت آنی دریافت کردم. نوشته بود که یکی از پزشکان بیمارستان ... تماس گرفته و گفته مریضم جانبازی است شیمیایی. بیشتر از چند ساعت زنده نخواهد بود. پیغام داده است که فقط علاقه دارد آقای خاتمی را امشب ببیند. به آقای خاتمی گفتم و از همان هیئت دولت، با آقای خاتمی رفتیم بیمارستان. عجب منظره‌ای بود. خیلی گریه کردیم همه. یک عکس ناقابل هم از این مراسم نگرفتیم. نام بیمارستان و دکتر را هم به یادم هست ولی ننوشتم ... جانبازان راه دفاع از میهن، بر همه ایرانیان و تاریخ این کشور حق بزرگی دارند.»
پاسخ:
ممنون 
جالب بود.
جانم خونسار...
آپ کردم یه سری بزنید...
پاسخ:
چشم سر بیدخوسان
۰۹ اسفند ۹۲ ، ۱۱:۵۸ حسن روحانی: همه با هم مقابل فساد بایستیم
رییس جمهوری گفت: گروهی به عنوان دور زدن تحریم ها منافع ملت را دور زدند و پول ملت را برداشتند که امیدواریم همه دستگاه های کشور بتوانند این پول را به بیت المال بازگردانند.

به گزارش «انتخاب» حجت الاسلام و المسلمین حسن روحانی در سومین روز از سفر خود به استان هرمزگان در نشست منتخبان و حوزه ظرفیت استان ها در تالار شهید آوینی بندرعباس افزود: بدون مبارزه با فساد و ایستادگی در برابر انحراف، کشور ما نمی تواند رشد و توسعه یابد و این امکانپذیر نیست.

وی گفت: ما در نهایت می خواهیم متخصصی تربیت شود که بخشی از این کشور را برای مردم اداره کند.

روحانی اضافه کرد: اگر این علم با اخلاق ضمیمه نباشد که انشاءالله با اخلاق باشد، مشکلات آنچنانی به وجود می آید و دیدیم که گروهی به عنوان دور زدن تحریم ها چه کردند.

رییس دولت تدبیر و امید اظهار داشت: ایران از لحاظ استعداد، اخلاق، فرهنگ، ایمان و انقلابی بودن جزء برترین ها است. چرا در انضباط کاری برتری نداشته و نقص داشته باشیم و چرا به خوبی از توان خود استفاده نکنیم؟

رییس جمهوری ادامه داد: «نه این که نفت خام را دست کسی بدهند که بفروشد که حداقل یک محموله نفت خام بدهیم تا آن را فروخته و پولش را بیاورد،امتحان پس دهد و سپس محموله دوم را نیز برای فروش تحویلش دهیم؛ بلکه پول نقد هم به او دادند».

روحانی گفت: دو میلیارد و 600 میلیون دلاری که گفته می شود همه اش پول نقد نیست؛ بخش بزرگی از آن پول نقدی است که به آن فرد دادند تا بدهی های ما را در نقاط مختلف پرداخت کند.

رییس شورای عالی امنیت ملی گفت: این، نبود اخلاق است و امکانپذیر نیست که یک عده تلاش کنند، زجر بکشند و در سختی زندگی کنند و یک عده دیگر با حیله بیت المال مسلمین را آن هم نه رقم پایین، چپاول کنند.

رییس جمهوری ادامه داد: هنگامی که سه هزار میلیارد تومان اختلاس مطرح شد، دهان ها بازماند اما رقم دیگر، سه هزار میلیارد تومان نیست بلکه 9 هزار میلیارد تومان است و تازه ما مطمئن نیستیم که همه اش همین باشد بلکه شاید چیزهای دیگری هم باشد که کشف شود و به دست آید.

رییس شورای عالی انقلاب فرهنگی تاکید کرد که بدون اخلاق، فرهنگ، انضباط مالی و کاری نمی توانیم پیشرفته شویم و کشور بدون تعهد نمی تواند پیش رود.

رییس جمهوری با یادآوری پیشرفت دنیای صنعتی اظهارداشت: ما مدام از تخصص و تعهد سخن می گوییم این که آنها تخصص دارند، ما تعهد داریم. مگر می توان بدون تعهد کشوری را پیش برد؟ آنها به انجام وظیفه و کار تعهد دارند.

روحانی در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به نشست منتخبان گفت: برگزاری این گونه جلسات برای این است که من و همراهان بتوانیم استفاده و بهره برداری کنیم و بدانیم که در استان ها به طور دقیق چه می گذرد.

روحانی با اشاره به استعداد انسانی و طبیعت فراوان در هرمزگان اظهارداشت: این سخن نماینده منتخبان که گفت باید مراکز آموزشی به ویژه آموزش عالی را به گونه ای طراحی کنیم که فارغ التحصیلان این مراکز بتوانند بار مسوولیت بخش های مختلف اداره این استان را به ویژه در صنعت برعهده بگیرند، سخن به حقی است.

روحانی ادامه داد: اگر بنا باشد جوان ما در رشته ای تخصص ببیند که بازار کار در آن رشته در استان نباشد و نیاز به متخصصی باشد که بومی ها دارای آن تخصص نباشند، نتیجه این می شود که متخصص از سایر استان بیاید و بومی ها بیکار باشند.

رییس جمهوری ادامه داد: امروز وظیفه ای را برعهده داریم و آن ساماندهی رشته های آموزش عالی و کیفیت آن است تا فارغ التحصیلان بتوانند در وهله نخست در استان خود و سپس در سراسر کشور به نیازهای تخصصی و کاری پاسخ مثبت دهند.

وی تاکید کرد: همچنین انضباط کاری متخصصی که وارد محیط کار می شود، مورد توجه قرار گیرد. 

رئیس جمهور در بخش دیگری بیان داشت: ما امروز باید به جای دعواهای غیرمفید و غیرسازنده که مثلا برمی‌گردیم در سوابق یکدیگر جستجو می‌کنیم که فلانی در فلان سال و در فلان تجمع چه کرده یا چه شعاری سر داده است، دست به دست هم بدهیم و در برابر فساد بایستیم. زمانی که ما در روبروی هم قرار می‌گیریم، مفسدان از این فضا استفاده می‌کنند.

روحانی با مخاطب قرار دادن جمع حاضر و نیز تمام بخش‌های کشور، گفت: بیایید همه در برابر انحرافات بایستیم و برای توسعه کشور تلاش کنیم. توسعه بدون تدبیر و مشورت، وحدت و انسجام ملی، اخلاق و ایمان امکان‌پذیر نیست. ما باید همه یکدیگر را یاری کنیم.

به گزارش ایسنا، رئیس‌جمهور در بخش دیگری از صحبت‌های خود با بیان اینکه "همه باید دست به دست هم بدهیم تا کشور پیشرفت کند"، گفت:‌ اگر همه با هم کار کنیم به نتیجه می‌رسیم ما باید گذشته‌ها را جبران کنیم مردم ما در حال حاضر با مشکلات فراوانی روبرو هستند ما باید این مشکلات را از پیش پای مردم برداریم.

پاسخ:
دوست عزیز خواهش می کنم از سایت های دیگر پیام ها را کپی نکنید. 
چند روزی است که تلاطم حرف های سیاسی در این وبلاگ خوابیده. دوباره می خواهید مخالفان شیخ حسن را به جان من بیاندازید. هر چند که من خود از منتقدین روحانی هستم و برخی از کارها و صحبت های او مانند سبد کالا و بی سواد خواندن منتقدانش را قبول ندارم.
از الان می گویم دیگر پیام های اینچنینی از هر طرف که باشد و پشت سرهم کپی شده باشد را منتشر نمی کنم
موفق باشید.
۰۹ اسفند ۹۲ ، ۱۱:۵۶ سلام همرزم
ندگو خاطره ابریم غضنفری که زیر مطلب شهید حافظی واژنوشتی باره بالا
خیلی خاطره قشنگیو.
پاسخ:
چونو برا یا خوا اینشاء الله صاحب شنبه منتشرژ کران.
سلام و عرض ادب و احترام به تمام دوستانی که افتخار می دهند و از این وبلاگ محقر دیدن می کنند. وبلاگی که افتخار پرداختن به شهدا و ایثارگران دارد.
روی سخن من بیشتر با آن افرادی است که با پیام های دلنشین خود فضای این وبلاگ را معنوی تر کرده اند و امروز با عمق جان جای خالی پیام های عمومی آن ها که سراسر احساسی و معنوی است را حس می کنم. آن دوستانی که به دلایلی دیگر پیام عمومی ارسال نمی کنند. هر چند با پیام های خصوصی خود همچنان باعث دلگرمی ما هستند ولی ای کاش در نظرشان تجدید نظر می کردند.
من از آن دوستان می خواهم که یک درصد هم احتمال بدهند دلیل این سو تفاهم آشنا نبودن به زبان خوانساری باشد.
۰۷ اسفند ۹۲ ، ۱۸:۱۱ من اصلاح طلبم
.

وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یَقُولُ آمَنَّا بِاللَّهِ وَ بِالْیَوْمِ الْآخِرِ وَ مَا هُمْ بِمُؤْمِنِینَ‌ (8)

و برخى از مردم مى‏گویند : « ما به خدا و روز بازپسین ایمان آورده‏ایم » ، ولى گروندگان [ راستین ] نیستند .

﴿البقرة، 8

یُخَادِعُونَ اللَّهَ وَ الَّذِینَ آمَنُوا وَ مَا یَخْدَعُونَ إِلاَّ أَنْفُسَهُمْ وَ مَا یَشْعُرُونَ‌ (9)

با خدا و مؤمنان نیرنگ مى‏بازند ; ولى جز بر خویشتن نیرنگ نمى‏زنند ، و نمى‏فهمند .

﴿البقرة، 9

فِی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزَادَهُمُ اللَّهُ مَرَضاً وَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ بِمَا کَانُوا یَکْذِبُونَ‌ (10)

در دلهایشان مرضى است ; و خدا بر مرضشان افزود ; و به [ سزاى ] آنچه به دروغ مى‏گفتند ، عذابى دردناک [ در پیش ] خواهند داشت .

﴿البقرة، 10

وَ إِذَا قِیلَ لَهُمْ لاَ تُفْسِدُوا فِی الْأَرْضِ قَالُوا إِنَّمَا نَحْنُ مُصْلِحُونَ‌ (11)

و چون به آنان گفته شود : « در زمین فساد مکنید » ، مى‏گویند : « ما خود اصلاحگریم . »

﴿البقرة، 11

أَلاَ إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَ لٰکِنْ لاَ یَشْعُرُونَ‌ (12)

بهوش باشید که آنان فسادگرانند ، لیکن نمى‏فهمند .

﴿البقرة، 12

وَ إِذَا قِیلَ لَهُمْ آمِنُوا کَمَا آمَنَ النَّاسُ قَالُوا أَ نُؤْمِنُ کَمَا آمَنَ السُّفَهَاءُ أَلاَ إِنَّهُمْ هُمُ السُّفَهَاءُ وَ لٰکِنْ لاَ یَعْلَمُونَ‌ (13)

و چون به آنان گفته شود : « همان گونه که مردم ایمان آوردند ، شما هم ایمان بیاورید » ، مى‏گویند : « آیا همان گونه که کم‏خردان ایمان آورده‏اند ، ایمان بیاوریم ؟ » هشدار که آنان همان کم‏خردانند ; ولى نمى‏دانند .

﴿البقرة، 13

وَ إِذَا لَقُوا الَّذِینَ آمَنُوا قَالُوا آمَنَّا وَ إِذَا خَلَوْا إِلَى شَیَاطِینِهِمْ قَالُوا إِنَّا مَعَکُمْ إِنَّمَا نَحْنُ مُسْتَهْزِءُونَ‌ (14)

و چون با کسانى که ایمان آورده‏اند برخورد کنند ، مى‏گویند : « ایمان آوردیم » ، و چون با شیطانهاى خود خلوت کنند ، مى‏گویند : « در حقیقت ما با شماییم ، ما فقط [ آنان را ] ریشخند مى‏کنیم . »

﴿البقرة، 14

اللَّهُ یَسْتَهْزِئُ بِهِمْ وَ یَمُدُّهُمْ فِی طُغْیَانِهِمْ یَعْمَهُونَ‌ (15)

خدا [ است که ] ریشخندشان مى‏کند ، و آنان را در طغیانشان فرو مى‏گذارد تا سرگردان شوند .

﴿البقرة، 15

أُولٰئِکَ الَّذِینَ اشْتَرَوُا الضَّلاَلَةَ بِالْهُدَى فَمَا رَبِحَتْ تِجَارَتُهُمْ وَ مَا کَانُوا مُهْتَدِینَ‌ (16)

همین کسانند که گمراهى را به [ بهاى ] هدایت خریدند ، در نتیجه داد و ستدشان سود [ ى به بار ] نیاورد ; و هدایت‏یافته نبودند .

﴿البقرة، 16

مَثَلُهُمْ کَمَثَلِ الَّذِی اسْتَوْقَدَ نَاراً فَلَمَّا أَضَاءَتْ مَا حَوْلَهُ ذَهَبَ اللَّهُ بِنُورِهِمْ وَ تَرَکَهُمْ فِی ظُلُمَاتٍ لاَ یُبْصِرُونَ‌ (17)

مَثَل آنان ، همچون مَثَل کسانى است که آتشى افروختند ، و چون پیرامون آنان را روشنایى داد ، خدا نورشان را برد ; و در میان تاریکیهایى که نمى‏بینند رهایشان کرد .

﴿البقرة، 17

صُمٌّ بُکْمٌ عُمْیٌ فَهُمْ لاَ یَرْجِعُونَ‌ (18)

کرند ، لالند ، کورند ; بنا بر این به راه نمى‏آیند .

﴿البقرة، 18

أَوْ کَصَیِّبٍ مِنَ السَّمَاءِ فِیهِ ظُلُمَاتٌ وَ رَعْدٌ وَ بَرْقٌ یَجْعَلُونَ أَصَابِعَهُمْ فِی آذَانِهِمْ مِنَ الصَّوَاعِقِ حَذَرَ الْمَوْتِ وَ اللَّهُ مُحِیطٌ بِالْکَافِرِینَ‌ (19)

یا چون [ کسانى که در معرض ] رگبارى از آسمان که در آن تاریکیها و رعد و برقى است [ قرار گرفته‏اند ] ; از [ نهیب ] آذرخش [ و ] بیم مرگ ، سر انگشتان خود را در گوشهایشان نهند ، ولى خدا بر کافران احاطه دارد .

﴿البقرة، 19

یَکَادُ الْبَرْقُ یَخْطَفُ أَبْصَارَهُمْ کُلَّمَا أَضَاءَ لَهُمْ مَشَوْا فِیهِ وَ إِذَا أَظْلَمَ عَلَیْهِمْ قَامُوا وَ لَوْ شَاءَ اللَّهُ لَذَهَبَ بِسَمْعِهِمْ وَ أَبْصَارِهِمْ إِنَّ اللَّهَ عَلَى کُلِّ شَیْ‌ءٍ قَدِیرٌ (20)

نزدیک است که برق ، چشمانشان را برباید ; هر گاه که بر آنان روشنى بخشد ، در آن گام زنند ; و چون راهشان را تاریک کند ، [ بر جاى خود ] بایستند ; و اگر خدا مى‏خواست شنوایى و بینایى‏شان را برمى‏گرفت ، که خدا بر همه چیز تواناست .

﴿البقرة، 20

پاسخ:
درود بر شما

ممنون که این آیه های زیبا از قران را به ما یادآوری کردید.
در این که شیطان در کمین ماست شکی نیست. باید مراقبت کنیم که همیشه در مسیر حق که قران به آن اشاره دارد حرکت کنیم.
از شما بسیار سپاسگزارم.
۰۷ اسفند ۹۲ ، ۱۱:۴۱ کامران میرمحمدی
جواب این دوست عزیزم در وبلاگ شخصی خودم و در سایت خوانسار نیوز داده شده است
از مدیر وبلاگ عزیز هم تشکر میکنم
پاسخ:
سلام کامران جان

ممنون از اظهار نظرتون
عکسای دومی وچهارمی محشرن.....رودخونه دقیقا کدووم محله!کجاست خیلی جای قشنگییه
پاسخ:
ممنون

عکس اولیه از باغ های مالگا گرفته شده و عکس دوم را یکی از دوستان خوانساری برام فرستاده است. محل دقیقش را نمی دونم.
وااااااااااااااااااااااااای خدا عسک این رودخونیه منز بکشت!
خینم گردن شما :))
پاسخ:
ای بابا فقط قاتل نیدمین که قاتل جی گنایمین.

ممنون از نظرتون 
۰۶ اسفند ۹۲ ، ۲۳:۴۷ خوانسار بیکار دارد
.

لازم دانستم  نکاتی را در مورد مطلبی که با عنوان خوانسار بیکار ندارد خطاب به نویسنده آن تذکر دهم :

1-شما با نظر شخصی خودتان  و به گفته خودتان یک اقدامی را با نیت و هدف خاصی انجام داده اید که بازخورد های متفاوتی داشته است. درواقع آنچه مورد نظر شخصی شما بوده است  اتفاق نیفتاده است.

2-پس از این اقدام  شما با درج آن  مطلب  در وبلاگتان  به صورت یک جانبه  آن را تحلیل وتفسیر کرده اید.و با انتخاب یک تیتر نتیجه گیری کرده اید.

3-  مسلماً شما نتیجه انتشار این مطلب در سایت ها و وبلاگ ها ی خود خوانسار وشهر های دیگر را در نظر نگرفته اید .

4-این یک امر بدیهی است که همه شهر ها وحتی کشور ها  مشکل بیکاری دارند اما با نرخ های متفاوت،که دلایل بسیاری می تواند داشته با شد.البته بیکاری تعریف خاصی دارد وهمچنین انواع مختلفی  دارد.

5-در وحله اول هر کسی که با این مطلب برخورد می کند خوب مسلماً می داند که بیکاری وجود دارد و به نتیجه خواهد رسید که کار هم هست .خوب متأسفانه بزرگترین اشکالی که این مطلب  می تواند بر علیه مردم خوانسار داشته با شد همین جا است .یعنی کسی که از شهر دیگری باشد همچنان که بعضی از سایت ها یا وبلاگ های گلپایگان  نیز این مطلب را منتشر کرده اند شروع می کند به کلی گویی  وگمانه زنی واگر طرف بی انصاف هم باشد توهین هم خواهد کرد  که مثلاً جوان های خوانسار (مؤدبا نش)تنبل هستند یا بی عار هستند وبسیاری چیز های دیگر.

6- مطلب شما نیز کلی گویی بوده  مثلاً یکی از  چندین اشکالی که داشته این است که  مطمئناً شما انتظار ندارید که کسی که لیسانس  کشاورزی یا ساختمان داشته وبیکاراست بیاید متقاضی اشتغال در سایپا شود. البته این یک بحث بسیار مهم واساسی و ریشه است که  اکثر مردم از ان غا فل هستند و می تواند در تحصیلات پایین تر نیز اتفاق بیفتد. از دفتر خاطرات یک نقاش هنرمند سرگذشت کوتاهى را نقل مى کنم : وى در محیط دبیرستان دانش آموز تنبلى بود. نه درس مى خواند و نه مى گذاشت همکلاسانش درس بخوانند. خار راهى براى خود و دیگران بود ولى چشم و ابرو و پیشانى او از استعداد مخصوصى حکایت مى کرد. یک دبیر روان شناس او را به حضور طلبید، مقدارى او را پند داد، و از عواقب این طرز زندگى ترسانید و گفت : ((همواره سایه پدر بالاى سر انسان نیست ، مشکلات زندگى فراوان است و این وضع باعث عقب افتادگى توست .)) در این لحظه که او سخن مى گفت ، ناگهان متوجه شد که دانش آموز در حالى که سخنان او را گوش مى دهد، با قطعه ذغالى که از روى زمین برداشته ، عکس مرغى را که روى شاخه هاى پر برگ نشسته است ، روى زمین مى کشد.دبیر هوشمند دریافت که این عنصر براى نقاشى آفریده شده ، نه براى حل معالات جبرى . او هر چه در این راه رنج ببرد، کمتر سودى خواهد برد. وظیفه وجدانى خود دانست که به ولى او جریان و تشخیص خود را گزارش دهد.او هنگامى که با پدر وى روبرو گردید چنین گفت : ((فرزند شما ذوق سرشارى در هنر نقاشى دارد. اگر او را وادار کنید که تغییر رشته دهد شاید در این رشته سرآمد روزگار گردد)). گذشت زمان صحت گفتار دبیر آزموده را اثبات کرد و چیزى نگذشت که وى نقاش چیره دست و هنرمندى گردید.یک چنین افرادی دو نوع ضرر بر جامعه مى زنند: 1- کارى که شایستگى آن را دارند و اگر آن را تعقیب کنند کامیاب مى شوند، انجام نمى دهند. 2- کارى را که عهددار آن شده اند بخوبى انجام نداده و از عهده آن بر نمى آیند.(نقل از کتاب رمز پیروزی مردان بزرگ تألیف جعفر سبحانی)

همانطور که گفتم این یک بحث اساسی  وبسیار مهم است وخیلی ها از آن غافل اند.وشاید ممکن است در سازمان ها وحتی ارگان های  دولتی  و شاید در مجموعه خود شما به آن توجهی نمی شود.

7-و قطعاً مطلب شما با اشکالات وکلی گویی هایی که دارد بر خلاف مصالح ملی خوانسار خواهد بود وممکن است همین مطلب به ظاهر ساده برای آینده خوانسار اثرات مخربی داشته با شد به طوری که این مطلب بین مردم ومسؤلان  وکسانی که  فعال بخش اقتصادی وکار آفرینی هستند دهان به دهان می چرخد و بدون شک در برنامه ریزی های کلان وآینده آنها تأثیر منفی خواهد داشت . (وبه عنوان مثال فرد کار افرینی قصد داشته باشد در خوانسار یک واحد تولیدی  با اشتغال بالا راه اندازی کند و مسلماً اگر با این مطلب شما  با توجه به تصویر سازی ای که شده است وشما آن را توضیح داده اید روبرو شده با شد، اوبه این نتیجه می رسد که با این اوضاع نمی تواند به هدفش برسد.)

پس نتیجه میگیریم  این مطلب شما هم بازتاب داخلی داشته  وممکن است به صورت ناخواسته  برخلاف نیت خیر خواهانه شما باشد وهم می تواند بازتاب خارجی داشته با شد که باعث می شود از نظر داخلی و خارجی  واز جنبه های اقتصادی واجتماعی فرهنگی اثرات نامطلوبی داشته باشد.

من معتقدم هدف ونیت شما خیر خواهانه بوده اما خوب  شاید کسانی که دغدغه این جور مسائل را ندارند براداشت های متفاوتی داشته  باشند واصلاً به نظرشان مهم نیایدو به هر حال  اتفاقی است که افتاده است  وباید برای جلو گیری از تاثیرات ناخواسته آن  به فکر چاره اندیشی  بود . ولازم است در این رابطه  نسبت به حذف  این مطلب در وبلاگتان وسایر وبلاگ ها و سایت ها  اقدام نمایید  و نسبت به آن از مردم خوانسار به خصوص جوانان کارجوی درگیر در این مسئله عذر خواهی کنید.تا انشاءالله خداوند همه اشتباهات  ومعاصی ما را ببخشدودر پیشگاه خداوند شرمنده نباشیم.

و در پایان  باید بگویم اگر بخواهیم  با ایجاد اشتغال  موجب پیشرفت و موفقیت در شهر خوانسار  شویم واز پیامد های ناگوار بیکاری جلوگیری کنیم  با ید در محدوده جغرافیایی خود شهر خوانسار  این کار انجام شود واین یک امر بدیهی است  وبه شما نیز پیشنهاد می کنم اگر واقعاً دغدغه  انجام کاری برای شهر خوانسار دارید و فقط برای رضای خدا هست  هر اقدامی که می خواهید انجام دهید با کار دقبق کارشناسی و تحقیقاتی باشد.البته معضل بیکاری باید به صورت دقیق و موشکافانه ریشه یابی شود که واقعاً یک حرکت جهاد گونه و از خود گذشتگی نیاز دارد  در غیر این صورت با صرف ایجاد اشتغال نمی توانیم به پیشرفت برسیم .که به گوشه ای از آن در بند 6 اشاره کردم.

به امید خوانساری آباد

پاسخ:
رونوشت به کامران جان

اما به نظر من دوست عزیزم کامران یک آگهی استخدام داده از خوانسار کسی نرفته برای اون تخصص هایی که می خواستند ثبت نام کنه.
البته من با نوشته بالا موافق نیستم. کار آقای کامران خان را تحسین می کنم که اطلاع رسانی کرده.
دوستان کاری می کنیم که دو تا دلسوز هم که تو شهر است بی خیال بشند.

 از کمالات این زندانی خا هر چی بواژان کمم بواتی ولی باید اندانی آستانه تحملمون ببرمین بالاتر ...! باید قبیل کرمین که بعضیا دوسدارنده با هر چی کارداربنده ...! باید قبیل داربمین بعضیا جی هنده که کارژون فقط تجسس و سر کشی به کار بقییو ...! باید قبیل کرمین که بعضیا از انگاشتن و محبت و واهار و وارون و سبزی و زایله ودژونه چو ...! به امید واهار و وارون و وشند ...!
پاسخ:
ممنون محمد جون ببخچدین اینم ندیبه  خیلی معذرتم گو
این حرفا به زندانی بیاژ که با این قحرژ دورو من دق دو.
به قول هیچکس اگه من بمرتان خینم گردن زندانیو.
دوبره که شما این عسکاد بینا ودله هاماد کباب کرت که پاتختی عزیز ...
مخصوصا عسکه دومیه وچارمیه ...
دسد دردنکرو
پاسخ:
قابل شما ندور ممد جون
ته تغاری
ای باباخانم یا اقای زندانی چرا ناراحت میشوید منظوری نداشتم یعنی گفتم دیگه خیلی پیامهاتون خصوصی ست مخاطب وبلاگها همه هستند ولی از پیامای شما ومدیر وبلاگ هرچه را میخانی سردرنمیاوری پیامهایتان را که میخواندم نمیفهمیدم چه میگویید منظور من فقط این بوده که اینجا عمومیست وهمه باید ازنظرات یکدیگربهره ببرندهمین حالا اگرانقدربه شمابرخورده ازشماحلالیت میطلبیم شماهم مدیروبلاگ نمیخواهد غیرفعالش کنید اینجاکسی جنبه انتقادندارداین کاررانکنید
پاسخ:
رونوشت به زندانی گرامی
و اما پاسخ مدیر وبلاگ:از شما بسیار سپاسگزارم که این پیام دلنشین را دادید. 
۰۶ اسفند ۹۲ ، ۲۱:۵۴ برای اصلاح طلبان «هدف وسیله را توجیه می کند»
شما که اصلاح طلبید
قضاوت کنید


http://iusnews.ir/?pid=121631&%D8%B1%D9%88%D8%B2%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87%20%D9%87%D8%A7%DB%8C%20%D8%B2%D9%86%D8%AC%DB%8C%D8%B1%D9%87%20%D8%A7%DB%8C%20%D8%B3%D8%AE%D9%86%D8%A7%D9%86%20%C2%AB%D8%B4%D8%B1%D9%85%D9%86%C2%BB%20%D8%B1%D8%A7%20%D9%87%D9%85%20%C2%AB%D8%AA%D8%AD%D8%B1%DB%8C%D9%81%C2%BB%20%DA%A9%D8%B1%D8%AF%D9%86%D8%AF&1392-12-06%2017:58:55


پاسخ:
من قضاوتی ندارم فقط انقدر می دانم که دولت هر کار خلافی انجام دهد من به شدت از او انتقاد می کنم و اصلاح طلبی را دلبستگی داشتن به جناح و به خاطر تعلق جناحی خطاها را ندیدن نمی دانم از شما هم سپاسگزارم بزرگوار
خداوندا توی عمرم اولین باره که با یکی از هم محلی هام اونم تو فضای مجازی حرف میزنم. نشد که بشه.سیدعلیرضا صاحبی عکس کوچشونو برای وشکو میذاره کل نظرات آفرین و احسنت گفتنه و یا اصلا درمورد بازیها،‌خاطرات یا چلچو از درخت گردوی باغشون میذاره و یا خطم خالی از کل دوران بچگیش و همه میان تایید میکنن ، به ما که رسید ،‌آسمون تپید.به ما که رسید برخی ها گفتن خصوصیش کنید در صورتی که من اصلا صاحب این وبلاگ رو نمیشناسم و فقط بخاطر احساس نوستالژیکی که بهم دست میده اینجا درونیاتم رو به زبون میارم. صب داشتم به یکی همین حرفو میزدم که من فقط توی فضای مجازی حرف دلم رو میزنم چون دیگه نگاه منتقدانه بالای سرم نیست که قضاوتم کنه. اما به یه روز نکشید به مدیر وبلاگ گفتن نمیخواین وبلاگتون رو خصوصی کنین. مدیر این وبلاگ بنده نوازی میکنه و تماما به نظرات من پاسخ میده حالا کی از این ارتباط و بده بستون های محلی ناراحت میشه که اونجوری پیام اونم با اسم ناشناس میده که هویتی نداره. خداونداچقد دنیا کوچیکه. اومحل هی میگن چرا اسمت زندانیه. جایی که کسانی هستند که چهارتا سوال و جواب  رو برنتابند چه جور میشه رها بود.چه جور میشه که میگن درمورد خاطراتتون صحبت کنین. چه خاطره ای؟
مردن یه آدم چه خاطره ای داره؟ یا چهارتا درخت آلبالو.....گاهی عرصه برام تنگ میشه و احساس خفگی میکنم.
اگه مدتی نیومدم و نظر نذاشتم دلیل بر نبودنم نیست. باز هم میام و سر بهتون میزنم. اشک ها و لبخند ها.....
مانا باشید و ماندگار.
اینجا جای شهداست. خیلی بالاتر از ماها....و عرصه سیمرغ نه جولانگه ما.بدرود تا زمانی و مکانی شاید رها از دنیا بتونم حرف بزنم. اشکم امان نداد وخدا.....(حافظ) در گلو شکست....
پاسخ:
سلام
بزرگواری. ناراحت نشو. باید به جایی برسیم که تحمل شنیدن حرف های هم را داشته باشیم. خیلی جدی نگیرید. اگه حس کنم شما دیر به دیر سر می زنید. من هم شاید وبلاگ را غیر فعال کنم. تمام  انگیزه و انرژی من به همین پیام هاست. از ته دل می گم پیام های شما آنقدر آسمانی و زیباست که نمی دونم چه جوری توصیفش کنم. من از پیام های ناشناس و وشند و ... دیگران هم ناراحت نمی شم. از پیام هایی که در یکی دو پست واژه بیدار علیه من نوشته شد هم ناراحت نشدم. جالبه در همون واژه بیدار یکی از خواب هام را به عنوان پیام خصوصی فرستادم که هم منتشر کرد و هم زیرش نوشت دیگه جمعش کنید. ولی من اصلاً ناراحت نشدم. 
بیدین و سر بیخوسدین و پیام بیندین اگه نه من جی شاید با این فضا تعطیلم کرت.


*** تهدید کران اگه همچنان قهر بموندین ازپلاک کیدون عکس ورگیران و مین وبلاگ منتشر کران اونوقت چدکره ***
خیلی کارد درستو.
اون عکس جی ....

سلام 
خدمتتون عرض کران تموم پیغوم های خصوصیدون ورخونان ولی خوب چون خصوصیو چیشی بواژان. من خیلی ناراحتان که شما پیام عمومی واسم نرسندین.
فردا با عکس های ابوالفضل و مسعود زیر خاطره ابریم غضنفری آپ گنان.
دوست داران دوباره با پیامادون هاما سرفراز کردین آخه فکر کران خیلیا به پیغوم های شما عادتژون کرتی. راست واژه من امرو خیلی کارم دارت فردا صاحب منتظران

10/12/1392
مشکل داران تا پسین آپ گنان
من و سرکار اصلاً نواژ
مشکل آپلود عکس داران عکس های مسعود و ابوالفضل آپلود ندگنو اینشاء الله تاپسین


میخاهید وبلاگتونو با زندانی خصوصی کنید وکلا درباره محله وخاطراتتون با هم حرف بزنید؟؟؟
پاسخ:
نه دوست ناشناسم.
اصلاً چنین کاری نمی کنم. شما هم اگه مثل زندانی چند پیام بگذارید و یا در مورد محله اتان پیام بدید همین کار را می کنم که با پیام های زندانی کردم.

موفق باشید.
عزیزیا تاج سرنده.اسم عزیز برازندژونو.
پاسخ:
سلام
بابت اون پیام خصوصیدون من ننان چکران
چون اسدالله من جی نتشناسو.
من به صورت خصوصی واسه کامرانم وانوشت که اون رو که بناو خم معرفی بکران همدون ادبران اردو یگ ناهاری همدون دان.
انشاء الله سر فرصت به شما زنگ بیدخوسان.
ولی واسه این عیادته من هیچ کاری ننان بکران شرمنده.

ولی اسدالله که زیر پست های کامی پیاغ بینو
مهم اینو که شما با این کاردون شگفتی بزرگیدون مین فضای مجازی ایجاد کرتی.
همین کار بزرگیو. به قول کامی 50 درصد کار انجام گنو 50 درصدژ دست عسدالله و
فکر کران آمادگیژ ندوریا فکر کرو شما به زحمت کدین.
التماس داعا
راسی عسگ اولیه زنگو؟ واس چیشی؟
آخ که این جیغال هلکشتا چندی هاماژ مجبور کرتی که دس درازی کرمین مین رزا مردم. عصلا عادتو دسم دراز کران مین شاخا بالا کیا آقای عزیزی. دارو اون فصلژ جی اچو.
پاسخ:
این زنگولیه واسه اینو که پرندا نورنده جیغالا و میوه ها بخورنده.
نوش جون همه همین دس درازیا باعث گنو که بار درختا ویشتر گنو
همه عسگا واکرکا وو اون آخریه تا نصمه هی وازیژ برنارت.
محله ای که سی سال قدمامم ریژ نا و هر بار خدام شکر بکرت که یا کیومونو.وچا دانشگا همیشه حسرتژونه خورت.
وای خدا جون این درخت البالیا خیلی بیشو. یه کش جی یگ ماشین نازنینیم بیماسنا به همین ستینه کنار البالیا.
مین همین کیچیه اندی وسط وازیمون بکرتی که نواژ.هفته پیش وختی بمشنفت مهدی عظیمی بمرتی خیلی ناراحت گنایان ، آخه با هم همکلاسیدمی.تا سوم ابتدایی.ننان این حس نوستالژیکو،‌حسرتو،‌ننان چیشی بو که چشمامژ اندی گرم کرتی.
دم شما جی گرم.دسدون جی درد نکرو.خب دس بیندین ری رگ حساس آدم.خوش بدین و مانا
پاسخ:
دست شما درد نکرو.
من جی خیلی ناراحت گنایان از سرنوشت مهدی عظیمی.

باید سر فرصت یگ زنگی بیخوسان به حج فضل عظیمی و تسلیتی بژ بواژان.
راستژ همون ریم ور نیسو.
حج فضل جی خا از محلدون بشه.

محلدون یاواش یاواش دورو محل عزیزیاد گنوا هواسدون جمع کردین به مردم محلیه بیاژدین ابی به عزیزیا کیه نروشنده.
۰۶ اسفند ۹۲ ، ۰۰:۳۷ محسن زمانی دوست
سلام  بعد میگی چرا اسم وبلاگمو گذاشتم خوانسار شهر من خطه ای از بهشت به خاطر این عکساست دیگه
پاسخ:
واقعاً محسن جون خوسار خیلی قشنگو





http://iusnews.ir/?pid=121432&%D9%85%D8%AA%D9%86%20%D8%B3%D8%AE%D9%86%D8%B1%D8%A7%D9%86%DB%8C%20%C2%AB%D8%A8%D8%A7%D9%88%D8%B1%20%DA%A9%D9%86%DB%8C%D8%AF%20%D9%85%D9%86%20%D8%A2%D8%AF%D9%85%20%D8%AF%D8%B1%D9%88%D8%BA%20%DA%AF%D9%88%DB%8C%DB%8C%20%D9%86%DB%8C%D8%B3%D8%AA%D9%85%C2%BB%20%D8%AA%D9%88%D8%B3%D8%B7%20%D8%B2%DB%8C%D8%A8%D8%A7%DA%A9%D9%84%D8%A7%D9%85%20%D9%BE%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%85%D9%88%D9%86%20%D8%AA%D9%88%D8%A7%D9%81%D9%82%20%DA%98%D9%86%D9%88&1392-12-05%2015:37:10

پاسخ:
سپاسگزارم
۰۵ اسفند ۹۲ ، ۲۰:۱۹ خـــُلـــِدستان

ننان   چونو حال نوشتن نداران  هر کارید کران  نوشتنم نچو!!!!

عکسام بَـــدی  اندان  سرحال آُمیان ذیقم بکرت دسِدون درد نکرو

پاسخ:
به خاطر خونه تکونیاو.
بینان تو چد کره کا دره میدی.
وبلاگد چیشی گنا
۰۵ اسفند ۹۲ ، ۲۰:۰۴ مجید از پایتخت نه از پاتخت
این عکس ها از دم کی آقا مصطفی جواهری و آقا مسعود میرباقریو. درست واژان؟؟؟
پاسخ:
آره اون عکس پاییزیه از واو که بدوات.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی