شاهدان خوسار(خوانسار)

این سایت با هدف زنده نگاه داشتن یاد و خاطره دلاور مردان دفاع مقدس طراحی شده است.

شاهدان خوسار(خوانسار)

این سایت با هدف زنده نگاه داشتن یاد و خاطره دلاور مردان دفاع مقدس طراحی شده است.

شاهدان خوسار(خوانسار)
تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
آخرین نظرات
پیوندها

براتون نوشته بودم که رزمنده ها بسیار شاد بودند و با شوخی و سرودن شعرهای کمدی روحیه خود و سایر رزمندگان حفظ می کردند. یکی از شعرهایی که بچه های خونساری با لهجه زیبای خوانساری سروده بودند و به صورت مداحی زمزمه می کردند شعر زیر است.  


هلم نده آجی     خم داران اشانی    ( هلم نده مادر   خودم دارم میرم)


وقتی که من بشتان    گه که اچارنو   ( وقتی که من رفتم   گاوه را کی می چرونه)


هلم نده آجی         خم دران اشانی


وقتی که من بشتان     کرکا که چی هیدو  (وقتی که من رفتم      مرغا را کی غذا می ده)


هلم نده آجی        خم داران اشانی


که ارسنه خوسار         واسد چی هاگیرو   ( چه کسی را می فرستی  بازار برات خرید کنه)  


هلم نده آجی          خم داران اشانی


وقتی که من بشتان    که ته غذاد خورو   (  وقتی من رفتم کی ته مونده غذاها را می خوره)


هلم نده آجی         خم داران اشانی


وقتی که من بشتان    بینان که بیدخوسه   ( وقتی که من رفتم چه کسی را به جای من کتک می زنی) 

این شعرها بر وزن سروده زیر از حاج صادق آهنگران بود:

شیون مکن مادر   در مرگ خونبارم 


شهدا در تصویر:

   ایستاده از راست: نفر سوم علی مقیمی، نفر هشتم حبیب اله صالحیان، نفر نهم اکبر علی احمدی، نفر یازدهم سیدسعید میرباقری، نفر دوازدهم محمود عزیزی، نفر سیزدهم سیدمحمد مهدوی

ردیف دوم از سمت راست: نفر دوم مجید علایی

ردیف نشسته از سمت راست: نفر اول باقر منصوری


موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۰۲/۲۶

نظرات  (۱۷)

"کمبیریژ" چیست؟
نام یک دانشگاه است؟
نام یک شهر است؟
نام یک رودخانه است؟
"کمبیریژ" فریاد یک پیرمرد خوانساریست که مسئول پخش نذری است.

منبع (وبلاگ جوک های خوانساری)
پاسخ:
بسیار سپاسگزارم
تو جی قاطید کرتی همه به هما (( چرا پره تو خا خوساریه )) که نه باید بواژه چونو پره... مجید جان دلبندم
پاسخ:
این مجید از تیرونو احتمالاً یگ مجیدی دارمین که بعضی وقتا اچو وانویسو " مجید از پاتخت نه پایتخت" این احتمالاً  "مجید از پایتختو نه پاتخت" 
والا من جی گیج گنایان محسن جون
نمیدونم والا چی بگم
پاسخ:
چرا پره تو که خوساریه.
یگ چی بوا ژ
۰۲ خرداد ۹۳ ، ۱۲:۳۰ هیئت جعفری پایتخت
باسلام خدمت شما
ما برای سایت به چند عکس نیازمندیم می خواستم اطلاع دهم اگر شما عکسی از بزرگان ودرگذشتگان هیئت دارید به دست من برسانید چون این وبلاگ دارد حالت یک جانبگری میگیرد واین دست من نیست چون عکسی از بقیه ندارم


باتشکر محسنی
پاسخ:
چشم. سعی می کنم عکس ها را جمع  آوری و به ایمیلت بفرستم. 
قشنگ بود
پاسخ:
ممنون
دیر از جوون ...
من حالا حالا کاردبیداران
ایشالا سلامت بی و سرحال ...
خدا عاقبتدد به خیر کرو که اندی بیش خاطرات جنگ وایثار ومردانگی بخچمون زندد کره ...

پاسخ:
خواب خدا من نکش از دست این وشکو؟/

ممنون که قوت قلب مائید.
سلام
هیچی نداژان فقط :
 یاد باد ...آن روزگاران یاد باد...
پاسخ:
تو که همژ اچه هی داژه هیچی نداژان. خدا من بکش از دست این وشکو. 
خیلی شعرش بدیسا :))
واچن که ادواژو که ته غذات ادخورو ادم حلاک کرو
پاسخ:
ممنون
معلیمو که تو جی همیشه ته مونده غذاها ادخوره
خیلی جالب بود تو این عکسه 4 تا پاتختی هستند. محمود عزیزی و علی مقیمی که شهید شدند و ابوطالب عزیزی و عبدالله پرخان که در قید حیات هستند.
پاسخ:
ممنون از دقت شما حمید خان.
دلیل اینکه متوجه نشدید مربوط به نوع انگاشتمون خوساریم که فعلا تو گویش ونوشتنش خیلی اشکال دارم اما قول میدم به مراتب از شما ودیگران بیاموزم هیچیز خاصی نگفتم ولی مهم اینه که ما رباطیا از دس شما پاتختیا چه کنیم به کی پناه ببریم خاب پسر اینقدر زرنگی نکن خودت برو دنبال کارو بگیر هر چی کار سخته هی ور میداری میدی به من ساده رباطی خاب اون رفیقتم مثل خودت بود (شوخی کردم )بنظرم رفیق مشترکمون بهتر میتونه کمکد کنه .ممنون.چندی اتنگاره ؟!
پاسخ:
نه برا این کار خودو. شما جی به عنوان ایثارگر باید کمکم کردین. یالا زی به اسم این وچا وانویس را اضافه کران.
ببخشیدا ولی منتظر نباش که مثلا فلانی که هیچ ادعئی نداره بیاد از  خودش تعریف کنه وبه معرفی خوش بپردازه!!! نه!!!این  انتظار بی نتیجست، یالا همت کن واین البومتو با این برگ زنده تر وشادبتر کن  که کارو خودت باید تموم کنی، با رمز خواندن سوره والفجر عملیاتتو شروع و پرده از اسامی دلاور مردائیکه تویه این عکس زنده هستند به پایان ببر.
فک کردی همه مثه منند (شوخی کردم )بقول پاتختیا دم گیر معطل نکر کار دارمین هی هرجوری وا ادگو ورماله، پیعه خبو گه جنگی بکار نی اگر نه تو بد پاتختی همهد ادروت واقعا چونو ایزنیه .شوخیم کرت برا بد ورنخورکو (اخه فکر کران تو جی مثه اون رفیقمونه ویش 10 سالو که اژگو اودوگو له مون هیدو ).ممنون
پاسخ:
قسمت آخر پیامد متوجه نگنایان چیشی داژه

من بعضی از این افراد نتشناسان شما معرفیژون بکر تا من منتشر کران.
خیلی جالب به...
یادژون بخیر..........
پاسخ:
ممنون سعید خان
خیلی عکس جالبیه ،بنظرم تو پست بعدی دوستانیکه در این عکس جز ماندگان از کاراون الهی  مشخصند معرفی کن ،تویه این عکس و اون حالت روحانی حاکم به چیزی که خیلی فک کردم اینکه اگه ماندگان شهید شده بودند وشهدا زنده بودند چه حسی بود شاید به همین خاطره که میگن شهدا زنده اند من برخی چهره های رو میبینم که زنده بودنشوتن کمتر از شهدا وشهادت نیست خوش به حالشون !!!!!!!!!!!
پاسخ:
به مطلب مهمی اشاره کردید. راستش را بخواید منتظر هستم تا خود عزیزان حاضر در عکس که در قید حیاتند خودشون بیاند توضیح بدهند.


جالب بود..

با کسانی که این شعر رو زمزمه میکردن فوق العاده احساس همزاد پنداری کردم.

خدایشان بیامرزاد...

پاسخ:
ممنون

خوشحالیم از این که مطلب مورد استفاده شما قرار گرفته.
خیلی جالب بود کلی انبساط خاطر پیدا کردم.

باز هم نهفته های جنگ را هویدا کن برادر. 
پاسخ:
سپاس
جالب بود
شعرو بده به مهدی حاجی زکی بخونه، احساس خوش صدایی می‌کنه!
پاسخ:
چشم 
:)))))
خیلی جالب بود
کاش کسی این رو با صدای خودشون ضبط کرده بود...
پاسخ:
ممنون

فکر نکنم ضبط شده باشه.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی