نامه ای از شهید عباس میرباقری به یکی از رزمندگان
خدمتتان عرض کنم که رزمندگان برای حضور در جبهه ها با موانع و دشواری هایی مواجه بودند. یکی از این موانع عدم رضایت والدین بود. این هم طبیعی بود. باید قبول کرد که خیلی سخت است پدر و مادر فرزندشان را که شاهد بزرگ شدن و رسیدن به مرحله جوانی است را با امضای خود عازم سفری کنند که بوی خون و باروت می دهد. دست خط زیر که منتشر می کنیم نامه شهید عباس میرباقری به یکی از رزمندگان است. این شهید بزرگوار به دلیل مخالفت پدر و مادر موفق به اعزام به جبهه نمی شود. در این نامه اوج ناراحتی خود از عدم اعزام به جبهه را به یکی از رزمندگان اعلام می کند. البته این شهید با تلاش زیاد موفق می شود رضایت پدر و مادر خود را جلب و به جبهه اعزام شود و در عملیات محرم به شهادت برسد. حتماً این نامه را بخوانید. استواری این شهید بر عقاید و در پایان نامه شوخی بسیار دلنشینش بسیار زیباست.
بعدشم چرا بیایم خاصش کنیم؟؟؟؟؟؟؟؟؟
خوبه هزار بار دارم میگم هرکی نظر میده دلیلش رو مطرح کنه؟
یعنی اگه این مطالب اینجا رو کسی بخواد تو مکان عمومی و در ارتباطات روزانه بگه سنگر مجازی خوساریا اینو گفته؟ ضمن اینکه وبلاگ خودش نشان دهنده مجازی بودن سنگر هست. ما باید اسمی انتخاب کنیم که در مورد شهدا و خاطرات و کلن داره دفاع مقدسی میشه بذاریم شهدا از مجازی عام تر بشند.بذارین خلوصی که توی این فضای مجازی وجود داره به بیرون هم منتشر بشه.
به نظر من واژه مجازی اضافه کردن جز طولانی کردن اون چیزی به همراه نداره و دوباره ضمن اینکه کلی من در مورد نام های دوسیلابی اینجا حرف زدم.
اسم در عین پاکی و صداقت باید راحت، روان، سلیس و بدون هیچ تعقید معنوی و تعقید لفظی که مخل فصاحت اون هست باشه.
من آنچه شرط بلاغت هست با شما میگویم.
من در مورد قیدها در اون نظری که گفته بود پشت خاکریز خوساریا کلی نظر نوشتم دیگه نمیدونم هر چی خودتون صلاح میدونین.
من پیشنهادم اینه که اسم سنگر خوساریا و خاکریز خوساریا به همه پرسی گذاشته بشه.