به مناسبت عملیات بیت المقدس( فتح خرمشهر)

دوشنبه, ۳ خرداد ۱۳۹۵، ۰۶:۱۰ ب.ظ

سوم خرداد مصادف با سال روز آزادسازی خرمشهر از چنگال بعثیان است. این روز نقطه عطفی مهم در جنگی که 8 سال بر ما تحمیل شد را رقم زد. به همین مناسبت روند عملیات که حدود 20 روز به طول انجامید را مرور می کنیم.

مرحله اول: در محور قرارگاه قدس (شمال کرخه کور) به دلیل هوشیاری دشمن و وجود استحکامات متعدد، پیشروی نیروها به سختی امکان پذیر بود و در این میان تنها تیپ های 43 بیت المقدس و 41 ثارالله موفق شدند از مواضع دشمن عبور کرده و منطقه ای در جنوب رودخانه کرخه را به عنوان سرپل تصرف کنند. عدم پوشش جناحین این یگان ها باعث شده بود که فشار شدید دشمن بر آن ها وارد شود.

در محور قرارگاه فتح، یگان های خودی ضمن عبور از رودخانه به سرعت خود را به جاده اهواز – خرمشهر رسانده و به ایجاد استحکامات و جلوگیری از نقل و انتقالات و تحرکات دشمن در جاده مذکور پرداختند.

در محور قرارگاه نصر، به دلیل تاخیر در حرکت و وجود با تلاق در کنار جاده اهواز – خرمشهر و هم چنین تمرکز دشمن در شمال خرمشهر، نیروهای این قرارگاه نتوانستند به اهداف مورد نظر دست یافته و با قرارگاه فتح الحاق کنند.

الحاق کامل قرارگاه نصر با قرارگاه فتح و هم چنین تصرف اهداف مرحله اول قرارگاه قدس در دستور کار عملیات شب دوم قرار گرفت که با انجام آن تا حدودی اهداف مورد نظر محقق شد، لیکن برخی رخنه ها همچنان باقی بود تا این که سرانجام پس از 5 روز، جاده اهواز – خرمشهر از کیلومتر 68 تا کیلومتر 103 تثبیت و کلیه رخنه ها ترمیم شد.

مرحله دوم: در این مرحله آزاد سازی خرمشهر از دستور کار عملیات خارج و تصمیم گرفته شد که قرارگاه های فتح و نصر از جاده اهواز – خرمشهر به سمت مرز پیشروی کنند و قرارگاه قدس نیز ماموریت یافت تا به صورت محدود برای تصرف سرپل در جنوب کرخه کور اقدام نماید و سپس آن را گسترش دهد.

عملیات در این مرحله در ساعت 22:30 روز 16/2/1361 آغاز شد. نیروهای قرارگاه فتح در همان ساعات اولیه به جاده مرزی رسیدند. یگان های قرارگاه نصر نیز با اندکی تاخیر و تحمل فشارهای دشمن، به مرز رسیده و با قرارگاه فتح الحاق کردند.

دشمن با مشاهده جهت پیشروی نیروهای ایران به طرف مرز، لشکر های 5 و 6 خود را به عقب کشاند. به نظر می رسید این عقب نشینی با دو هدف انجام شده باشد: یکی جلوگیری از محاصره و انهدام این لشکرها، و دیگری تقویت هر چه بیشتر خطوط پدافندی بصره و خرمشهر.

در پی این عقب نشینی که از ساعات اولیه روز 18/2/1361 آغاز شده بود، نیروهای قرارگاه قدس ضمن تعقیب نیروهای دشمن، تعدادی از آن ها را که از قافله عقب مانده بودند، به اسارت خود درآوردند و در نتیجه جاده اهواز – خرمشهر (تا انتهای جنوب منطقه ای که توسط قرارگاه نصر به عنوان سرپل تصرف شده بود) و نیز مناطقی همچون جفیر، پادگان حمید و هویزه آزاد شدند.

مرحله سوم: در این مرحله، قرارگاه نصر ماموریت یافت تا حرکت خود را به سمت خرمشهر آغاز نماید. نیروهای عمل کننده که متشکل از چهار تیپ مستقل سپاه پاسداران و دو تیپ ارتش بودند، در آخرین ساعات روز 19/2/1361 عملیات خود را آغاز کردند؛ اما به دلیل هوشیاری دشمن و تمرکز نیرو در خطوط پدافندی اش، نیروهای خودی در انجام ماموریت خود توفیق نیافتند. تکرار این عملیات در روز بعد نیز به شکست انجامید. به همین خاطر تصمیم گرفته شد تا برای انجام عملیات نهایی فرصت بیشتری به یگان ها داده شود. هم چنین مقرر شد دو تیپ المهدی (عج) و امام سجاد علیه السلام از قرارگاه فجر نیز در حرکت بعدی استفاده شود.

مرحله چهارم عملیات از 1 تا 4 خرداد 1361:سرانجام در ساعت 22:30 اول خرداد 1361 تلاش برای آزادی سازی خرمشهر با رمز «بسم الله القاسم الجبارین یا محمد بن عبدالله علیه السلام» آغاز شد در برابر تک سریع و غافلگیرانه، نیروهای عراقی دچار وحشت وسرگردانی شدید شدند و نتوانستند واکنش مهمی از خود نشان دهند و ارتباط یگان های دشمن با یکدیگر قطع شد. فرار افسران و درجه داران و سربازان عراقی از منطقه خرمشهر گویای از هم پاشیدگی سازمان یگان های دشمن بود.

در روز دوم خرداد نتیجه پیکار بسیار درخشان بود و قرارگاه کربلا به هدف خود که احاطه کامل خرمشهر بود، رسید. تعداد اسرای عراقی در این روز از 2830 نفر تجاوز کرد و یگان هایی از دشمن که در منطقه بین نهر عرایض و شلمچه مستقر بودند، به میزان زیاد منهدم شدند.

به وجود حضور گسترده هواپیماهای عراقی در آسمان منطقه، عقابان تیزپرواز نیروی هوایی ارتش در پشتیبانی از یکان های رزمنده، در صحنه عملیات بیت المقدس حضوری فعال داشتند و با بمباران پل شناور عراقی ها بر روی شط العرب و مناطق تجمع آنان در آن سوی رودخانه، نقش ارزنده ای در آزاد سازی خرمشهر ایفا کردند.

در اواخر روز دوم خرداد، قرارگاه کربلا پس از بررسی آخرین وضعیت، تصمیم گرفت تا نیروها با ورود به شهر، آنرا از لوث وجود نیروهای عراقی پاک گردانند. و در سه بامداد روز سوم خرداد واحدهایی از رزمندگان ایران به آن سوی رودخانه وارد شدند.

از طرف دیگر جمعی از نیروهای عراقی با استفاده از تاریکی شب و قایق اقدام به فرار کردند که تعدادی از این قایق ها توسط تکاوران نیروی دریایی هدف قرار گرفت و سرنشینان آن ها غرق شدند.

نیروهای عراقی از ساعت سه و پنجاه دقیقه بامداد تا نیم بعد ازظهر روز سوم خرداد از سمت شلمچه 3 بار اقدام به پاتک کردند و تلاش نمودند تا از طریق جاده شلمچه – خرمشهر حلقه محاصره خرمشهر را بشکنند، اما هر بار با پایداری و مقاومت دلاورانه رزمندگان ایرانی مواجه شدند و با دادن خساراتی عقب نشینی کردند.

در ساعت 11 صبح روز سوم خرداد در حالی که درگیری شدیدی بین قوای ایرانی و نیروهای عراقی در شمال نهر خین جریان داشت و دشمن در فکر شکستن حلقه محاصره خرمشهر بود، رزمندگان ایرانی از جناح غرب و خیابان کشتارگاه وارد شهر شدند. ناحیه گمرک خرمشهر در کنار اروند اندکی مقاومت کرد که آن هم به سرعت در هم شکسته شد.

در ساعت 12 قوای ایران از سمت شمال و شرق وارد شهر شدند و نیروهای متجاوز بعثی که 24 ساعت در محاصره کامل قرار داشتند، راهی جز اسارت یا فرار و یا کشته شدن نداشتند. بدین جهت واحدهای عراقی گروه گروه به اسارت رزمندگان اسلام در آمدند.

در ساعت 2 بعد از ظهر، خرمشهر به طور کامل آزاد شد و پرچم پر افتخار جمهوری اسلامی ایران برفراز «مسجد جامع» و پل تخریب شده خرمشهر به اهتزاز درآمد.

بدین ترتیب این شهر مقاوم که پس از 35 روز پایداری و مقاومت در 4 آبان 1359 به اشغال دشمن درآمده بود، پس از 578 روز (19 ماه) اسارت، بار دیگر به آغوش گرم میهن اسلامی بازگشت و پیکره پاک آن از لوث وجود متجاوزان تطهیر گردید.

رزمندگان اسلام در اولین اقدام خود پس از آزاد سازی شهر، نماز شکر را در مسجد جامع خرمشهر اقامه کردند. خبر آزاد سازی خرمشهر به سرعت در همه جا طنین افکند و ملت ایران اسلامی را که مدت ها در آرزوی شنیدن چنین خبر مسرت بخشی بودند، غرق در شادی و سرور کرد. مردم به خیابان ها ریختند و با پخش شیرینی به جشن و شادی پرداختند. در پایان آن روز امت شهید پرور ایران با حضور در مساجد، نماز شکر به جای آورده و با فرا رسیدن شب به یمن پیروزی حق بر باطل بر پشت بام ها ندای الله اکبر سردادند.

کلیپ زیبایی از شهدای خوانسار توسط یکی از همشهری های گرامی ساخته و برای ما ارسال شده است. به مناسبت سالروز آزاد سازی خرمشهر این کلیپ زیبا را منتشر می کنیم.

دریافت

افراد در عکس:

ردیف اول از سمت راست: شهید احمد حافظی، شهید سید اکبر صادقی، جانباز ابراهیم غضنفری، شهید اکبر علی احمدی، و جانباز مسعود اسدی

ردیف دوم از سمت راست: شهید مجید علایی، محمد رضا فاطمی نیا( خالوحاجی)، شهید سید محمد مهدوی و نفر ایستاده چسبیده به ستون: شهید حبیب اله صالحیان

این عکس گردان موسی ابن جعفر لشگر 14 امام حسین است که در مسجد جامع خرمشهر گرفته شده است. فرمانده گردان سردار شهید سید اکبر صادقی بوده است.

۰ ۹۵/۰۳/۰۳

محله پایتخت

فتح خرمشهر

۱۱ خرداد ۹۳ ، ۱۹:۵۵

ناشناس

بر خودم لازم می دانم از مطالب ارزنده شما به خصوص نماهنگ هنرمندانه تشکر کنم. انتخاب مداحی زیبا بر روی تصاویر واقعاً تاثیر گذار بود.

۰۷ خرداد ۹۳ ، ۱۰:۳۰

هیئت جعفری پایتخت

باعرض سلام لطفا لوگو را در سایت خود قرار دهید

کد:<p align="center"><a href="http://khansar7.mihanblog.com/" target="_blank"><img border="0" src="http://www.xum.ir/images/2014/05/28/vistaEc.gif" width="500" alt="هیئت جعفری پایتخت شهرستان خوانسار" height="100"></a><br><input onclick="this.select()" type="text" width="356" name="T1" size="15" value='<p align="center"><p align="center"><a href="http://khansar7.mihanblog.com/" target="_blank"><img border="0" src="http://www.xum.ir/images/2014/05/28/vistaEc.gif" width="500" height="100" alt="هیئت جعفری پایتخت شهرستان خوانسار"></a></p>' dir="ltr" ></p><div style="display:none"><a href="http://blogers.ir">وبلاگ</a>-<a href="http://blogers.ir/cod/make-logo-banner-cod/">کد لوگو و بنر</a></div>

۰۷ خرداد ۹۳ ، ۰۸:۰۷

رزمنده

از همه دست اندرکاران تشکر می کنم. کلیپ را که دیدم یاد عاشورای تشییع جنازه شهدای کربلای 5 افتادم. عجب روز غم انگیزی بود آن روزی که در زمستان سرد ده ها جوان بر روی دوش مردم شهر تشییع شدند.

کلیپ خیلی زیبا بود.

۰۶ خرداد ۹۳ ، ۰۸:۵۳

مجید از پایتخت

با تبریک عید مبعث

کلیپ را چند بار مرور کردم.

شهدای کلیپ به خصوص آن هایی که پیکر مطهرشان هم در کلیپ است خیلی تکان دهنده است. به ما گفته بودند که به فتوای مراجع شهدای میدان نبرد را غسل نمی دادند با توجه به این موضوع صورت این شهدا خیلی نورانی بود یک حسی به من می گوید که این نور خداست که در صورت پاک این شهدا تجلی کرده است.

دست همه شما در نکنه

۰۶ خرداد ۹۳ ، ۰۲:۲۱

تهیه کننده کلیپ

بسم رب الشهدا و الصدیقین
از تک تک خوانندگان این سایت و لطفی که به این کلیپ داشتند بسیار تشکر میکنم . همچینین قدر دانی ویژه ای دارم از مدیریت سایت پاتخت خوسار که امکان انتشار این کلیپ را فراهم کردند . در مورد عکس شهید مهدوی باید عرض کنم، نشانه هایی که روی عکس وجود دارد را بنده قرار ندادم و گویا انها روی عکس اصلی یا تصویر اسکن شده ی ان قرار داشته اند . مداح این نماهنگ نیز اقای مجتبی رمضانی هستند .
در مورد معرفی خودم هم بس، که من تا قبل از این ذهنیتم در مورد جنگ محدود به فیلمها و عکسهایی بود که از صدا و سیما پخش میشد . اما چند سال قبل بخاطر مراسمی که برای شهدا برگزار شد باعث شد که بیشتر با دلاور مردان شهرم اشنا شوم و هر بار که برای تهیه کلیپ هایی که در این چند سال با نیت شهدا و اشنا کردن نسل جدید با آرمانهای انها ساختم، خود شهدا به طرز بسیار عجیبی به من کمک کردند ، و باعث شد من بیش از پیش به این باور برسم که شهدا زنده و همیشه جاوید هستند .
این کلیپ هم اگر ایرادی در ان هست متعلق به بنده حقیر است و اگر حسن هایی دارد به خاطر وجود تک تک شهدایی است که تصاویرشان زینت بخش ان است .
در پایان از تمامی خوانندگان این سایت و رزمندگان ارجمندی که میدانم با تک تک این شهدا خاطرات زیادی دارند التماس دعا دارم . باشد که شهدا شفیع ما در روز جزا باشند

۰۵ خرداد ۹۳ ، ۲۱:۳۰

lمبعث ختمی مرتبت رسول اکرم(ص) را به شما و تمام مسلمانان جهان تبریک عرض می کم.

شاد و تندرست و پیروز باشید.

۰۵ خرداد ۹۳ ، ۲۰:۱۷

محمد دره بیدی

عکس و کلیپ بسیار قشنگ بود. خوش به حال آن هایی که یک اثر از خودشون تو مسجد جامع خرمشهر این نماد مقاومت بجا گذاشتند. کلیپ هم خیلی خوب بود صدای زیبای مداح روی حرکت های هنرمندانه تصاویر. مداحی خیلی به دل نشست. لطفاً مداح را معرفی کنید.

با نظر آقای غضنفری هم موافقم اگه میشه سازنده کلیپ را معرفی کنید.

۰۵ خرداد ۹۳ ، ۱۱:۳۱

نگاه و نشان

سلام
در راستای خاطره اقای الف -ع عرض میکنم که این طرح با دقت نظر ومشورت افرادی چون سید اکبر وحاج سید جواد وبخصوص سید سعید میر باقری شکل گرفت این که سرچمشه اصلی این راه از کدامیک از این سه نفر بود شاید زیاد مهم نباشه مهم همونیه که نظر دهنده الف -ع به اون اشاره کرده همه بچه ها مشارکت کردند ویه نکته جالب اینکه خب بر و بچه های شهری با توجه به امکانات بیشتر در زندگی خیلی راحت از این پول میگذشتند اما بچه های دلاور مرد جنگی (روستائیاهای خوانسارو عرض میکنم )مثلا شهدای رحمت اباد ویا شهدای قلعه بابا محمد ویا سایر رزمندگان که حی وحاضرند اونو خیلی راحتر از من این پول تقدیم این راه کار مناسب میکردند شاید این شمه ای از مقاومت در برابر کاستیها بود .خواننده عزیز وگرامی باور کنید این جمله و عمل به آن بهترین راهکار حضرت نبی اکرم (ص)در شعب ابی طالب بود که در ادامه انقلاب انسان سازی رسول اکرم مطرح شد که امروز میتوان انرا چراغی برای ادامه راه دانست واتفاقا ما مردم ایران اگر به استهزائ گرفته نشود خیلی امادگی این مبارزات را داریم واین مربوط به ذات ایرانیانست وبس وقران- کتاب -الله نیز از آن بعنوان صبر ،امتحان ،وخیلی چیزای دیگه یاد میکنه وبعدهم بشارت میده که من با صابرین هستم وهرجا که خدا باشه انشاله ما هم همون جائیم وپیروز .ممنون دوستان

۰۵ خرداد ۹۳ ، ۰۸:۴۹

الف- ع

سلام

درود بر شما نماهنگ بسیار زیبا بود به خصوص اولش که با شهید کمال اسدی شروع می شود. خاطره ای از شهید کمال اسدی برایتان بگویم:
یادم می آید در سال 1365 با کمال به جبهه رفته بودیم. وقتی که به مرخصی آمدیم. بسیج از ما خواست که برای گرفتن مساعده 2000 تومانی به بسیج برویم. وقتی که به بسیج رفتیم همه ما مساعده را گرفتیم ولی چهره کمال اسدی به شدت برافروخته شد و از گرفتن مساعده خوداری کرد. کمال به شدت گریه می کرد و می گفت: که معامله من با خدا بوده، من که برای گرفتن پول به جبهه نرفته ام. اگر می خواستن مزد بگیرم که همین خوانسار می ماندم و کار دیگری می کردم.
ولی این را هم بگویم که خیلی از رزمندگان مساعده ها را روی هم می گذاشتند و به فقرا کمک می کردند.
با صلوات بر محمد و آل محمد.

۰۵ خرداد ۹۳ ، ۰۷:۱۷

ابراهیم غضنفری

نماهنگ بسیار زیبایی بود . اینجانب از تهیه کننده آن بسیار تشکر و قدر دانی میکنم لطفا تهیه کننده این اثر زیبا را معرفی کنید متشکرم

۰۴ خرداد ۹۳ ، ۲۰:۴۸

خلدستان

[گل])([گل])([گل])([گل][گل])([گل][گل])()([گل])([گل])([گل])([گل][گل])([گل][گل
مرا شیرین تر از شعر و شکر نیست

عسل شیرین تر از دُرُ و گُــهرنیست

شکرشکن خـــدا بر لب نهاده است

هر آنکس لب نـداردبــا خـبر نیست

[گل])([گل])([گل])([گل][گل])([گل][گل])()([گل])([گل])([گل])([گل][گل])([گل][گل

۰۴ خرداد ۹۳ ، ۲۰:۳۹

محمد امینی

سلام

کلیپ بسیار زیبا بود. در عکس ورزشی شهید محمد مهدوی نفر سوم از سمت چپه در صورتی که شما روی نفر دوم از سمت چپ علامت زده اید.

اون نفر دوم اصلاً جبهه نرفته. فکر کنم فامیلش محمودی باشه

۰۴ خرداد ۹۳ ، ۱۵:۲۲

یک همشهری

تئوریزه کردن سازش مقابل زورگویان خیانت است. مقام معظم رهبری

سوم خرداد روز پیروزی مقاومت درمقابل زورگویان مبارک

۰۴ خرداد ۹۳ ، ۱۲:۱۴

زندانی

شهادت باب الحوائج تسلیت.
کلیپ رو نتونستم ببینم به دلیل مشکل نرم افزاری کامپیوتر خودم. این روزها علیرغم هوای خوب خوانسار جانی برایم نمانده که حرف بزنم . سکوت کردم...
کاش می شد حکم اعدامم زودتر اجرا بشه.خسته ام....خیلی.

۰۴ خرداد ۹۳ ، ۰۸:۱۴

در خشک سال مردانگی و خزان صداقت، یاد بزرگ مردان صادقی بخیر که اگر آنان را به چشم خویش ندیده و با آن مردان مرد هم نشین نبودیم، راستی و درستی و فداکاری را افسانه می پنداشتیم.
سوم خرداد سالروز آزادی خرمشهر قهرمان بر تمام حماسه سازان و یادگاران دفاع مقدس و تمام مردم صبور ایران مبارک باد.

عکس زیبا بود و از کلیپ بسیار لذت بردم. فقط کلیپ یک اشکال داشت و اون هم این بود که در مورد شهید سید محمد مهدوی در تیم فوتبال شخص دیگری به غیر از ایشان در عکس علامت خورده بود.

۰۴ خرداد ۹۳ ، ۰۴:۱۳

مجید

کلیپ بسیار جالب بود. به خصوص صدا گذاری روی آن. اشکم درآمد.

مخصوصاً ااون قسمت هایی از کلیپ که عکس پیکر شهدا بود.

۰۳ خرداد ۹۳ ، ۱۹:۱۴

سلام خسته نباشید > جهت یاد آوری : نفر سمت راست کنار شهید مجید علایی شهید عزیز احمد حافظی میباشد

این جمع گردان موسی ابن جعفر (ع) به فرماندهی شهید سید اکبر صادقی و در مسجد خرمشهر گرفته شده است .

۰۳ خرداد ۹۳ ، ۱۹:۱۲

سلام ضمن خسته نباشید و خدا قوت به شما عزیزان و همچنین تبریک سالزوز آزادی خرمشهر به تمام ایرانیان عزیز
31 شهریور هواپیماهای عراقی آمدند و شهرهای ما را بمباران کردند و تانک هایشان زمین های فراخ خوزستان را گرفتند . ویرانی بود و نا امنی و مرگ که سرک میکشید کشوری که خدا میداند چند حزب داشت . تیش از همه یک صدا شد . امام خمینی ( ره) گفتند ( دزدی آمده سنگی انداخته و رفته ....) باید کسی به این دزد سیلی محکم و آبداری میزد . گلوله ای افتاد روی سقف مسجد عراقی ها داشتند نزدیک می شدند . باید مسجد خالی میشد و بچه ها میرفتند آبادان و یا به جای امن تری . با این همه باز هم چند نفر از زنها و دخترها ماندند . نمی رفتند و می گفتند هر وقت همه رفتند ما هم میرویم اسلحه میخواستند که بجنگند . خمپاره بعدی درست خورد وسط خیاط . گلوله بعدی گنبد را سوراخ کرد . مسجد جامع خرمشهر قلب شهر بود .خرمشهر که زیر گلوله ها و خمپاره ها دیگر خونین شهر شده بود خیلی ها شهید و مجروح شدند اما مسجد خرمشهر تا 45 روز دیگر نیز با مقاومت کوچه به کوچه و خانه به خانه سر پا و محکم و استوار ایستاده بود . حالا دست عراقی ها افتاده بود و در تمام ایران به کمتر کسی خبر رسیده بود که در آنجا چه گذشت کمتر کسی می دانست که در این 45 روز چه کسانی آمدند و رفتند . هر چه کنیم باز خرمشهر به دست دشمن می افتد . پس بگذار وقتی می گیردش خونین باشد . عراقی ها می خواستند خاطره خرمشهر برایشان خاطره فتح پیروزمندانه یک نقطه راه بردی باشد و بماند . که نشد و نماند برایشان کاتوس شد . پیروزی ای با تالش بسیار و بی هیچ افتخار . نوزده ماه تقلای بی حاصل و دست آخر هم یک شکست یک کابوس . در 3 خرداد 61 همه مردم وقتی شنیدند خرمشهر آزاد شده به خیابانها آمدند و اشک ریختند و شادی کردند و نقل و شیرینی دادند چراغ ماشینهایشان را روشن کردند و بوق زدند و .... تمتم مردم - تمام یک ملت - شادمانه به هم تبریک گفتند . درود و صلوات برامام خمینی ( ره ) و تمامی ایثارگران دفاع مقدس و این مردم غیور و پا بکار و صبور و سلام و صلوات تر تمامی شهدا علی الخصوص شهدای خرمشهر ( سقوط و فتح )

۰۳ خرداد ۹۳ ، ۱۴:۳۴

مسعود شعیب (دس همرتیه )را هر کسی دیدش سلام مرا بطور خاص بوی ابلاغ کند ،بسیار با وی خاطره دارم خیلیاش اصلن مربوط به صحنه جنگ ویا جبهه نیست،ی موقعی من به عنوان نیرو کمکی برای مرتب کردن پروندههای بسیج از طرف پایگاه بلال حبشی وبدستور شهید معلم اخلاق حاج سید جواد سید صالحی کنار ایشان انجام وظیفه میکردم .
مدیر محترم وبلاگ پاتخت،
همین الآن بذهنم رسید که از شما خواهش کنم تا از دوستان رزمنده بخواهید خاطرات ایامیکه به مرخصی میامدن ودر پایگاها خدمت رسانی میکردند را نقل کنند .ممنون

۰۳ خرداد ۹۳ ، ۱۰:۴۰

علی

من اون موقع هنوز سنم منفی بود ولی شادی مردم کاملن طبیعی بوده، ای کاش جنگ همون موقع خاتمه پیدا می کرد و بحث قطعنامه همون زمان طرح می شد.

۰۳ خرداد ۹۳ ، ۰۰:۱۳

وشکو

سلام
اول اینکه تبریک میگم سوم خرداد رو
دوم اینکه تبریک میگم دوم خرداد رو
سوم اینکه تشکر بایت عکس زیبا که یادشون گرامی شهیدان مهدوی و علایی و صالحان و صادقی که شناختمشون
چهارم جی اینکه رجب جی دورو مثه برق اشو
هروقت یا من ارجو ورخونه مینه نمایاد من جی یاد کر...

۰۲ خرداد ۹۳ ، ۱۲:۲۲

سعید

یادم میاد در 3/3/61 من کودکی بیش نبودم و در اون زمان بدلیل بیماری در شیراز بستری بودم به ناگاه صدای بوق بوق ماشینها بلند شد نمی دونستیم چی شده من اول گمون میکردم عروسیه... اما در عالم کودکی خودم می گفتم " اما این عروسیه چقدر بزرگه...! "
آره خلاصه بعدها فهمیدم اونروز چی شده بود.
یادش بخیر....

۰۲ خرداد ۹۳ ، ۰۸:۵۷

خیلی جالب بود. مخصوصاً عکسه که شهیدان سید اکبر صادقی، اکبر علی احمدی، محمد مهدوی، حبیب صالحیان و مجید علایی در آن حضور دارند. واقعاً عکس خاطره انگیزی است.

شاهدان خوسار(خوانسار)

شاهدان خوسار(خوانسار)

این سایت با هدف زنده نگاه داشتن یاد و خاطره دلاور مردان دفاع مقدس طراحی شده است.