پاسخ:
سوال:
اگه این حرف هایی که این روزها زده می شه درسته خوب سوال کنید چرا این افراد محاکمه و اعدام نمی شند؟
سوال دیگه اینه که اون هایی که حرمت روز عاشورا را شکستند و آب جو صلواتی پخش کردند چرا دستگیر و محاکمه نشدند حداقل از طریق سیما به مردم معرفی می شدند.
باید بگم این حرف هایی که به استناد به قران گفته می شه فتنه از قتل بالاتر است جالبه بدانید یزید هم به استناد به همین آیه بیت امام حسین را قتل عام کرد. جالبه یزید هم امام حسین را شورشی می دانست.
از این پس هر کسی را که خودتان تشخیص دادید داره فتنه می کنه به استناد به این آیه قران وسط خیابان سر ببرید.؟؟؟؟
خواهش می کنم دیگه از این مطالب نفرستید چون توهین و تهمت و افتراست و من منتشر نمی کنم.
اما در مورد ایستگاه صلواتی آبجو که از کشفیات آقای طائبه، و تازه بعد از 4 سال از آن وقایع توسط این استاد فتنه شناس کشف شده، حجه الاسلام رسول جعفریان که محقق به نامی هم است و معمولاً تحقیقات دینی بدون هیاهوی هم انجام داده و اصلاً سیاسی هم نیست و از نظر مرتبه علمی اصلاً با امثال تائب و روانبخش و رسایی و شجونی هم قابل مقایسه نیست در سایت خبر انلاین پاسخ جالبی به مطالب کذب طائب داده که من اینجا می آورم.:
گروه سیاسی-رسانهها: حجتالاسلام رسول جعفریان، مورخ و کارشناس مذهبی یادداشتی با تیتر «فقط روحانیون بخوانند!» در خبرآنلاین نوشته که در ادامه میآید:
|
مهدی طائب: فتنهگران در عاشورای 88 آبجوی صلواتی توزیع میکردند!! |
وقتی مرحوم شریعتی نوشت که تا کنون امضای یک روحانی پای هیچ قرارداد استعماری نیامده است، از واقعیتی سخن گفت که پایه و اساس آبروی روحانیت بود. این نه فقط برای او، بلکه معلوم همه تاریخ بود که اکثریت روحانیون در سختیها در کنار مردم بودهاند، اما شیرینی کار به این است که تا به آخر در کنار مردم بمانند. در حال حاضر، رسانهها اخبار سخنان ائمه جمعه را طوری منعکس میکنند که برخی مخاطبان تصور میکنند گویا دستورالعملی برای گفتن حرفهای مشخصی به آنان داده میشود. اصلا این طور نیست، و من دلم نمیخواهد این را قبول کنم، هرچند نمی دانم چطور این وضعیت را برای خودم توجیه کنم! گاهی هم این طور توجیه میکنم که به هر حال هر قشری نیاز به راهنمایی دارد.
اما نکته اینجاست که برخی حرفها، هرچند ممکن است جماعتی را خشنود سازد، اما عدهای را که بیشتر از جوانان هستند، دور میکند. این درست است که در کنار جاذبه، دافعه هم باید باشد، اما حقیقت، این نسل جوان، آن قدر از ما فاصله گرفته که فکر میکنم دیگر دافعه بس است، باید به فکر جاذبه باشیم. سیمای مقدس، وقتی متمرکز روی مسألهای میشود، به اندازه کافی برای ایجاد دافعه تلاش میکند؛ در مقابل، بهتر است ما روحانیون، کاری کنیم که این جوانان را بیش از این از خود دور نکنیم. اگر حرفهای ما به گونهای باشد که نه تنها در جهت جذب آنها نباشد، بلکه دافعه قوی ایجاد کند، باید پاسخگوی مسؤولیتی باشیم که متوجه ما خواهد بود.
البته این حرف فقط برای ائمه جمعه نیست، بقیه روحانیون، مخصوصا در قوه قضاییه هم، باید مراقب جوانان باشند. در کنار تهدیدهایی که میکنند و شاید برای امنیت لازم است حالا ما چه درک بکنیم چه نکنیم، گاهی حرفهایی در دفاع از حقوق شهروندان و جوانان و حقوقی که روزانه از دست میرود بزنند.
مثلا این جمله را بگویند که «ما در مقابل این همه تصادفات که واقعا نوعی قتل عام است، (مثلا) علیه رئیس پلیس یا ... اعلام جرم می کنیم». این سخن تعداد زیادی را خشنود و این تصور را به آنان القاء خواهد کرد که علمای قوه قضائیه، به فکر جان مردم بیچاره که روزانه و مظلومانه در تصادفات کشته میشوند و گاه در اتوبوسهای آتش گرفته میسوزند، هستند.
حال بفرمایید گفتن این جمله که «در سال 88 آبجوی صلواتی توزیع میکردند» آن هم از سوی یک روحانی که مرتب در سیمای جمهوری اسلامی ظاهر میشود، چه حکمی دارد؟ آیا از آن حرفها نیست که فاصله ایجاد میکند (آیا عقیده شما هم مثل من است؟)
روحانی محترم دیگری هم که اتفاقا امام جمعه هستند گفتهاند: «زمانی که شاه از سفر امریکا بازگشت پس از آنکه بیست سال نفت ایران را به امریکا داد از طرف اوقاف سه هزار روحانی انتخاب شدند تا از شاه استقبال کنند.» واقعا سه هزار روحانی؟ این هم که امام جمعه یک شهر مهم بلکه مهمترین شهر بگوید «تحریمها اقتصاد غرب را فلج کرده است» چه انعکاسی در ذهن یک جوان ممکن است ایجاد کند. ما باید حداقل عرض میکنم حداقل فهم را برای مخاطبین خودمان از میان جوانان قائل باشیم و تصور نکنیم اینها بچه هستند و هنوز بزرگ نشدهاند.
خدا را شکر که حالا یک روحانی آمد که لااقل بتواند در حرف زدن ادب را مراعات کند، انشاءالله که در سبک و سیاق زندگی و مدیریت هم بتواند مجری احکام خدا و مدافع حقوق مردم همه مردم نه بخشی از آنها باشد. (بیزحمت آدرس جملات را با سرچ در گوگل پیدا کنید).